مصطفی مهاجری: متقاضیان رشته فلسفه علم در ایران زیاد و ظرفیت دانشگاهی آن کم است!
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۹۰۰۵۷
به گزارش «مبلغ»- هفته گذشته با انتشار دفترچه راهنمای انتخاب رشته آزمون کارشناسی ارشد ناپیوسته سال ۱۴۰۲ در سایت رسمی سازمان سنجش مشخص شد که دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران) در رشته فلسفه علم (کد رشته ۱۲۱۸) دانشجو نمیگیرد و در این رشته ظرفیت پذیرش ندارد، این درحالی است که گروه فلسفه علم این دانشگاه از حدود ۱۵ سال پیش تاسیس شده و هر سال در این رشته و در مقطع کارشناسی ارشد دانشجو پذیرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ابتدا بفرمایید ماجرای حذف رشته فلسفه علم از دانشگاه پلی تکنیک چیست؟
تا آنجا که من مطلع هستم و من فقط به عنوانِ عضوی از اعضای گروهِ فلسفه علم (که عنوانِ اداری آن «گروه مطالعاتِ علم و فناوری» است) در دانشکده مدیریت علم و فناوری میتوانم درباره موضوع نظرِ بدهم، ماجرا فعلا فقط حذفِ پذیرش دانشجو در برنامه کارشناسی ارشد فلسفه علم در سالِ تحصیلی آینده است. درباره اینکه چه چیزی موجب شده چنین تصمیمی گرفته شود اگر بخواهم با احتیاط نظر بدهم باید بگویم نمیدانم و برای من هم مایه تعجب است: من علیرغم اینکه سه سال است در گروه فلسفه علم هستم و در همه جلسات گروه و جلساتِ شورای دانشکده شرکت کردهام، از این طریق از موضوعِ حذف ظرفیتِ ورودی کارشناسی ارشد گروه فلسفه علم مطلع شدم که دانشجویانی با من تماس گرفتند و از من توضیح خواستند که چرا دانشگاه صنعتی امیرکبیر امسال در رشته فلسفه علم دانشجو نمیگیرد. من از همکاران گروه و بعضی از همکاران در دانشکده و دانشگاه درباره روند تصمیمگیری درباره این موضوع پرس و جوهایی کردم که نتیجه آنها این بود که کسی از اعضای گروه از پیش از موضوع اطلاع نداشته و تصمیمگیری درباره این موضوع علیالظاهر از نظرِ اداری در حوزه اختیاراتِ رییس دانشکده بوده است.
سابقه گروه فلسفه علم دانشگاه پلی تکنیک چیست؟
درباره این موضوع من فقط میتوانم براساسِ شنیدهها و مشاهداتِ شخصی بیرونی به عنوانِ کسی که در آن سالها دانشجو بوده است و شکلگیری و تغییر و تحول گروههای فلسفه و فلسفه علم را دنبال میکرده چیزهایی بگویم: در ابتدا، در حدود ۱۵ سال پیش، گروههای مستقلی در دانشگاه امیرکبیر تشکیل شده بودند که از جمله آنها گروه فلسفه علم و گروه مدیریتِ کسب و کار بود. ظاهرا پس از دورهای دانشگاه تصمیم میگیرد این گروهها را ذیلِ دانشکدهها و پردیسهایی ساماندهی کند و دانشکدهای بین رشتهای به نام دانشکده «مدیریت، علم و فناوری» شکل میگیرد. میتوان حدس زد که کلمه «علم» در این عنوان قرار است به نحوی «فلسفه علم» را نمایندگی کند. البته کنارِ هم قرار گرفتنِ گروهِ فلسفه علم و گروه مدیریت حداقل برای من چندان غریب نبود: حدود ۱۰ سال پیش در هلند در دانشگاه صنعتی آیندهون (Eindhoven) و در گروهِ اخلاق و فلسفه علم و تکنولوژی آنها محققِ مهمان بودم و این گروه هم در دانشکدهای قرار داشت که یکی دیگر از گروههای آن گروهی با عنوانِ گروه «نوآوری» بود که شباهتهایی با گروههای مدیریت ما یا گروههایی در دانشکدههای صنایع ما داشت (گروه دیگرِ این دانشکده گروهِ روانشناسی بود). حداقل در دو دانشگاهِ صنعتی مهمِ دیگرِ هلند، دانشگاه دلفت (Delft) و دانشگاهِ توینته (Twente) هم که در قلبِ یک توافقِ سهجانبه با دانشگاه آیندهون همکاری میکردند ساختارِ دانشکدهای مشابهی وجود داشت؛ یعنی در آنها هم گروهِ اخلاق و فلسفه علم و فناوری در کنارِ گروهی مشابهِ گروهِ مدیریت قرار گرفته بود.
یعنی بر همین مبنا گروه فلسفه علم ذیلِ دانشکده مدیریت قرار گرفت؟
تا جایی که من میدانم، چند برنامه مختلف کنار هم قرار گرفتند و یک دانشکده بین رشتهای تاسیس شد، نه اینکه گروه فلسفه علم ذیل دانشکده مدیریت قرار بگیرد.
پس تصمیمگیریها راجع به گروه فلسفه علم ذیل گروه مدیریت نبود. درست است؟
خیر، احتمالا اینطور بوده یا میتوان انتظار داشت اینطور بوده باشد که سه گروه فلسفه علم، مدیریت کسب و کار و آیندهپژوهی (و در دورهای هم گروهِ طراحی صنعتی) در کنارِ هم یک دانشکده را تشکیل میدادند. تصمیماتِ مربوط به هر رشتهای در گروهِ مربوط اخذ میشده و هماهنگی سطح بالاتری هم توسط رییس دانشکده بینِ گروهها صورت میگرفته.
سابقه همکاری شما با گروه فلسفه علم دانشگاه امیرکبیر چیست؟
همکاری من از مهر ماه ۱۳۹۹ آغاز شد و تا الان سه سال است که در این گروه تدریس میکنم. البته به علت ماهیت بین رشتهای این دانشکده، از روز اول از ما خواسته شد در برنامههای آموزشی دیگر گروهها نیز مشارکت کنیم و من برای گروهِ مدیریتِ کسب و کار هم درسهایی ارایه کردهام: در برنامه مدیریتِ کسب و کار یا MBA «اخلاقِ کسب و کار» درس میدهم.
این گروه در چه مقطعی هست و مشخصا به چه رشتهای اختصاص دارد؟
تنها برنامه آموزشی که گروهِ ما ارایه میکند برنامه کارشناسی ارشدِ فلسفه علم است که البته باتوجه به تعداد اعضای هیات علمی این چندان هم عجیب نیست.
استقبال از این گروه به چه صورت بود؟
این را در شرایطِ ما احتمالا باید با نگاه به تعداد شرکتکنندگان در کنکور کارشناسی ارشد فلسفه علم تشخیص داد: کلِ ظرفیتِ پذیرش در رشته فلسفه علم در دو یا سه دانشگاه دولتی، اگر اشتباه نکنم باید چیزی در حدود ۳۰ تا ۴۰ نفر باشد و حدس من این است که تعدادِ شرکتکنندگان در کنکور کارشناسی ارشدِ فلسفه علم احتمالا بیش از هزار نفر است. در بینِ دانشجویانِ پذیرفته شده هم همیشه حداقل تعدادی دانشجوی بسیار با استعداد و علاقهمند هست و در این سه سالی که من در دانشکده بودهام تعداد این دانشجویان نیز رو به رشد بوده است.
تعداد دانشجویان هر دوره چند تا هست؟
معمولا سالی ۱۰ تا ۱۵ ورودی داریم. در رشته فلسفه علم، دانشجویان با سوابق تحصیلی متفاوتی امکان شرکت دارند. متقاضی برای این رشته زیاد است و ظرفیت پذیرش در مقایسه با رشتههای دیگر کم است. بنابراین اگر ظرفیت یک دانشگاه مثل امیرکبیر صفر شود، تاثیر زیادی میگذارد و برای دانشجویانی که زمان زیادی برای کنکور درس خواندهاند، ضربه بزرگی است.
معمولا یکی از توجیهات برای تعطیل گروههای علمی از این دست، عدم توجیه اقتصادی آنهاست، یعنی فارغالتحصیلان این رشتهها، کار و بار مشخصی ندارند. نظر شما در این باره چیست؟
اینکه دانشگاه را جایی ببینیم که کسانی در آن مهارتهایی میآموزند تا بعد آن مهارت را در بازار کار «بفروشند» شاید تا اندازهای درباره دانشگاه درست باشد اما فقط تا اندازهای درست است و اتفاقا ماهیت یا کارکردِ اصلی دانشگاه را نادیده میگیرد. دانشکدههای دانشگاه، حتی دانشکدههای فنی در دانشگاههای اصطلاحا «صنعتی»، موسساتی مانندِ آموزشگاهِ خیاطی و نجاری نیستند. دانشگاه نهادی عمومی است که کسانی، استاد، محقق و دانشجو و…، در آن در فعالیتی همکارانه مشارکت میکنند که هدفِ آن شناختِ جهان یا بخشهایی از جهان یا فهمِ ساز و کارِ جهان یا بخشهایی از آن است؛ به عبارتِ دیگر، یا با تکیه بر مفروضاتی دیگر، میتوانیم بگوییم هدف از فعالیتهای همکارانهای که در دانشگاه صورت میگیرد کمک به شکل دادن به چهارچوبهای مفهومی دقیق و گفتمان یا گفتمانهایی عقلانی است که ساز و کار جهان یا ساز و کارِ بخشهایی از جهان را برای ما فهمپذیر میکند یا به ما اجازه میدهد مفهوم یا مفاهیمی از خیرِ عمومی را صورتبندی کنیم. وقتی درباره رشته فلسفه حرف میزنیم، بهتر است به این کارکردهای دانشگاه فکر کنیم، نه به اینکه دانشآموخته فلسفه دقیقا در چه شغلی میتواند استخدام شود. البته این هم قابلِ تحقیق است که ببینیم فارغالتحصیلان رشتههای مختلف مثلا ۱۰ سال بعد از فارغالتحصیلی به صورتِ میانگین چقدر درآمد دارند و فارغالتحصیلان کدام رشته درآمد بالاتری دارند. چنین تحقیقی شاید در یک اقتصادِ آزاد، سالم و رقابتی بتواند تقریبی از فایده یک رشته برای ما به دست بدهد. اگر درست خاطرم باشد چند سال پیش در حلقههایی بینِ فلاسفه گزارشی دست به دست میشد که در رسانههای عمومی منتشر شده بود و چیزی شبیه به این را در بازار کارِ ایالاتمتحده بررسی کرده بود و از قضا آنطور که در آن گزارش آمده بود فارغالتحصیلانِ فلسفه (کسانی که در دوره کارشناسی گرایش اصلیشان فلسفه بود) بینِ پردرآمدترین فارغالتحصیلانِ دانشگاه بودند -که البته این ممکن است به این دلیل بوده باشد که این دانشجویان در نظام آموزشی ایالاتمتحده معمولا شانس بیشتری برای ورود به رشته حقوق و حرفه وکالت دارند و شاغلانِ این حرفه به نسبت درآمدِ بالایی دارند.
پیامد حذف این رشته از نظام دانشگاهی چیست یا به عبارت دیگر ضرورت وجود رشتهای مثل فلسفه علم در چیست؟
این سوال، سوالِ مهمی است و باید به آن پاسخ داده شود اما برای اینکه نقد و اعتراضِ ما معتبر باشد لازم نیست به آن پاسخ بدهیم. نقدِ ما این است که برای اینکه درباره سرنوشتِ یک رشته تصمیم بگیریم باید ابتدا به سوالهایی از این دست پاسخ داده شود. تصمیمگیری درباره شروع یا حذف یک رشته باید در روالی معقول و سنجیده صورت بگیرد و این روال احتمالا چیزی شبیه به این است که جمعی از متخصصین آن رشته و رشتههای مرتبط دیگر بررسی کنند که اصلا از ابتدا چرا این رشته ایجاد شده است، هدف از ایجاد رشته چه بوده و چه روندی برای رشدِ آن پیشبینی شده است، احیانا چرا آن هدف یا روند محقق نشده است، حذف رشته چه پیامدهایی دارد و چه کسانی را متضرر میکند و غیره. باید به سوالهایی از این دست پاسخ داده شود و بعد جمعبندی شود که به این یا آن دلیل میخواهیم این یا آن رشته را حذف کنیم یا این یا آن تغییر را در آن ایجاد کنیم. به علاوه تصمیمی مثلِ حذف یک رشته را باید از مدتی قبل (مثلا یک یا دو سال قبل) به داوطلبانِ ورود به رشته اعلام کرد و دانشگاه باید رسما اعلام کند که ما به این یا آن دلیل تصمیم گرفتهایم فقط تا دو سالِ دیگر این برنامه را ادامه بدهیم. اتفاقی که در حذف ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشگاه امیرکبیر رخ داده این است که حذف پذیرش دانشجو در رشته فلسفه علم تا آنجا که من اطلاع دارم نتیجه چنین روندی نبوده بلکه خارج از روال و توسط فردی که صلاحیتِ تصمیمگیری درباره موضوع را نداشته است صورت گرفته و به صورتِ پنهانی به اجرا گذاشته شده است. اعتراضِ ما در درجه اول به این شیوه تصمیمگیری است وگرنه این کاملا قابلِ درک است که برخی دانشگاهها برخی رشتههای دانشگاهی را داشته باشند و برخی رشتههای دانشگاهی را نداشته باشند و نیز برنامههای آموزشی خود را بازبینی کنند و تغییراتی در آنها ایجاد کنند.
به طور مشخص و با توجه به اینکه استاد فلسفه علم هستید، در مورد فلسفه علم چه میتوان گفت؟ یعنی اگر کسی به شما بگوید ضرورت فلسفه علم در چیست، چه پاسخی به او میدهید؟
همه دیسیپلینهای علمی و دانشگاهی به بعضی سوالهایی که برای ما مهم هستند پاسخ میدهند یا تلاش میکنند پاسخ بدهند و چه بسا به حل برخی مسائلی که ما با آنها مواجه هستیم کمک کنند.
آن مسائل مشخصا در مورد فلسفه علم کدامند؟
سوالهایی مبنایی درباره علم وجود دارد که فلسفه علم میکوشد به آنها پاسخ بدهد: سوالهایی معرفت شناختی مثلِ اینکه به واسطه چه چیزی و در چه شرایطی پذیرشِ نظریههای علمی موجه است؛ سوالهایی هستی شناختی مثلِ اینکه هویاتِ نظری مفروض در نظریههای علمی چه شأن هستیشناختیای دارند؛ یا سوالهایی مثلِ اینکه آیا، یا به چه نحو و تا چه حد علم یا محتوای نظریههای علمی، از قضاوتهای دانشمندان اثر میپذیرد و در چه شرایطی این اثرپذیری، اگر رخ میدهد و در حدی که رخ میدهد، اعتبارِ علم را خدشهدار میکند؛ یا سوالهایی مثلِ اینکه به واسطه چه چیزی، در چه موضوعاتی و در چه شرایطی میتوان در سیاستگذاری عمومی برای نظرِ متخصصان علمی شأن ویژهای قائل شد. اینها نمونهای از سوالهایی هستند که فیلسوفانِ علم میکوشند به آنها پاسخ بدهند.
دستاورد فلسفه علم در این چند دههای که از تاسیس گروههای فلسفه علم در دانشگاههای ایران میگذرد، چیست؟
اگر بخواهم به سبک فلاسفه به این سوالِ پاسخ بدهم باید بگویم ابتدا باید از سوال رفعِ ابهام کرد و مشخص کرد چه نوع دستاوردی مورد نظر است و باید درباره این صحبت کنیم که اساسا چه انتظاری از گروههای فلسفه و فلسفه علم انتظارِ معقولی است. طبعا این گروهها این امکان را فراهم کردهاند که تعدادی از متخصصین فلسفه در حد توان و در حد امکاناتی که داشتهاند در تحقیق و پژوهش درباره سوالهای فلسفی ناظر بر علم مشارکت کنند و دانشجویانی را نیز در این حوزه پرورش دادهاند. انتظارِ معقول از این گروهها این است که توانسته باشند به نحوی ارتباط ما را با جامعه علمی مربوط برقرار کنند: از طرفی، مسائل و اهمیتِ آنها و نیز نظریهها و یافتههای جامعه علمی مربوط را به زبانِ اهل فکر و فرهنگ در فضای عمومی جامعه خودمان توضیح بدهند و از طرفِ دیگر زمینه مشارکت ما را در فعالیتهای علمی جاری یا در شکل دادن به مسائلی که در جامعه علمی مربوط مهم تلقی میشوند فراهم کنند. بعد از اینکه مشخص کردیم که چه انتظاری از این گروهها انتظارِ معقولی است میتوانیم شاخصهایی تعریف کنیم و بررسی کنیم تا چه حد این انتظارات محقق شده است و اگر محقق نشده به چه دلیل محقق نشده است: مثلا تعدادِ و کیفیتِ مقالاتِ منتشر شده در مجلاتِ علمی معتبر را بررسی کنیم، موفقیتِ حرفهای فارغالتحصیلان رشته را بسنجیم، تعداد و کیفیتِ کتابهایی که در این سالها به زبانِ فارسی درباره موضوعات مربوط به فلسفه علم منتشر شده است را بررسی کنیم و چیزهایی از این دست.
به نظر شما آسیب این شکل حذف رشته فلسفه علم از دانشگاه چیست؟
این شکل از حذفِ رشتهای جا افتاده در دانشگاه به اعتبارِ دانشگاه و به اعتبارِ نهاد علم آسیب میزند. یک شرطِ اساسی برای اینکه دانشگاه و نهادِ علم بتواند کارکرد اصلی، یا یکی از کارکردهای اصلی خود را در جامعه حفظ کند این است که اعتبارِ این نهاد حفظ شود و در مجموع قابلِ اعتماد باشد. وقتی تصمیمهای مهمِ در خودِ دانشگاه دلخواهانه و سلیقهای اخذ میشود چرا باید مردم و سیاستمداران در تعیین سیاستها و تصمیمهای مهمشان به دانشگاهیان مراجعه کنند و نظرِ آنها جدی بگیرند؟
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1787458منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: تصمیم گیری درباره دانشگاه امیرکبیر رشته فلسفه علم فارغ التحصیلان گروه فلسفه علم کارشناسی ارشد رییس دانشکده علم و فناوری فلسفه علم گروه ها فلسفه علم فلسفه علم دانشکده ها هیات علمی پلی تکنیک سوال هایی کسب و کار نظریه ها رشته ها رشته ای سال پیش یک رشته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۹۰۰۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عجیبترین رشتههای دانشگاهی / از زامبی شناسی تا مدیریت دوشیدن شیرگاو
وقتی میخواهیم با رتبه یکنفر در کنکور شوخی کنیم، میگوییم با این رتبه فوقش «آبیاری گیاهان دریایی» قبول میشوی. یعنی این رشته خیلی برای ما عجیب است. اما باورش سخت است! هستند افرادی که در همین رشتههای باورنکردنی درس میخوانند، مثل «مدیریت دوشیدن شیر گاو»، «سیمپسونها و فلسفه» و حتی «دیوید بکهامشناسی». در این مطلب سراغ این رشتههای بامزه رفتیم که شبیه شوخی هستند، اما کاملاً جدی محسوب میشوند.
آداب تماشای تلویزیون
برای ما که شب با پیژامه روی کاناپه لم میدهیم تا برای استراحت تلویزیون ببینیم باورش سخت است که این کار یک رشته تلویزیونی هم داشته باشد که در دانشگاه مونت کلیر ایالت نیوجرسی آمریکا تدریس میشود. در این دوره آموزشی درباره نقشی که رسانه تلویزیون در زندگی امروز بشر دارد، مباحثی مطرح میشود و دانشجویان یاد میگیرند چطور مخاطب جدی تلویزیون باشند.
استخراج شیره درخت افرا
هرچند درختان را دوست داریم، اما باورش سخت است که استخراج شیره از یک درخت رشته دانشگاهی مستقل داشته باشد. اما از آنجایی که شیره افرا بسیار گرانقیمت و ارزشمند است دانشگاه آلفرد نیویورک، برای افرادی که به گیاهان و بهخصوص این دوره آموزشی ارائه میدهد و دانشجویان در این دوره آموزشی، بیشتر بر تولید شربت افرا و بررسی روند تغییرات فرایند تولید این شربت، تمرکز دارند.
تربیت هکر
نگران نباشید، چون این رشته مخرب نیست و برای اهداف مهم تری بهوجود آمده که در بحث حفظ امنیت آن کشور بسیار اهمیت دارد. حتما میدانید که دو نوع هکر داریم، هکر بد یا کلاه سیاه که برای خرابکاری دست به هک کردن سیستمها میزند و هکر خوب یا کلاه سفید که برای مقابله با این نوع هکرها، با فنون هک آشنا میشود. به این معنا که در بعضی کشورها برای اقدامات امنیتی به تربیت هکرهای حرفهای میپردازند تا بتوانند در مواقع لزوم از وجود آنها بهره ببرند.
دلقکشناسی
فلسفه پشت زندگی یک دلقک به شدت مورد توجه جامعهشناسان است یعنی این که دیگران را بخندانی، حتی اگر خودت کوهی از غم باشی. کسی که برای اولین بار ایده ایجاد رشته دلقک شناسی به سرش زد، دکتر فرانسیس بوزو بود. این فکر نشئت گرفته از جریانی با عنوان «باهات شوخی ندارم» بود و به مرور تبدیل به یک رشته دانشگاهی شد.
هریپاتر شناسی
چند سال قبل خبری منتشر شد که دانشگاه اوهایو برخی واحدها و دورههای دانشگاهی را برای شخصیت معروف و جهانی هری پاتر برگزار میکند. در این دورهها، استادان روی تکنیکهای ادبی و ریشههای فرهنگی که یک رمان دارد تمرکز میکنند و آنها را درس میدهند و یکی از گرایشهای جالب آن هم هریپاتر شناسی است. شاید روزگاری که رولینگ خالق این شخصیت در فقر، مشغول خلق این دنیای جادویی بود به هیچوجه فکر نمیکرد چنین تاثیری روی دنیا داشته باشد که برای شخصیت محوری داستانش یک رشته دانشگاهی تاسیس شود.
سیمپسونها و فلسفه
مجموعه پویانمایی سیمپسونها از سال ۱۹۸۹ از تلویزیون پخش میشود که بعضیها مدعی هستند که خیلی از مسائل را پیشگویی کرده است و همین موضوع، هر از گاهی در شبکههای اجتماعی مطرح میشود. جان دونالدسون، استاد فلسفه میگوید: «سریال سیمپسونها نمایشی درباره زندگی است و با موقعیتهایی سروکار دارد که به زندگی ما نزدیک است و بر موضوعاتی دست میگذارد که در زندگی روزمره با آنها سروکار داریم؛ پس چندان هم عجیب نیست برخی مسائل مطرح شده در آن، به واقعیت تبدیل شوند.»
دیوید بکامشناسی
«پروفسور آلیس کشمور» ۲۴ سال پیش یعنی در سال ۲۰۰۰ برای افرادی که به شدت به دیوید بکام، فوتبالیست معروف انگلیسی علاقهمند بودند، طرحی ارائه کرد که بر اساس آن رشته «دیوید بکام شناسی» در دانشگاه «استنفورد» ایجاد و آموزش داده شود. هدف او از این طرح، این بود که دانشجویان از «بکام» اخلاق ورزشی بیاموزند و دروسی مبنی بر زندگی حرفهای این ستاره فوتبال ارائه و تدریس شود. هرچند کار وی با مخالفتهای رسانهای مواجه شد، اما هم اکنون با پیگیریهای او، دانشجویان انگلیسی میتوانند در این رشته تحصیل و مباحث مربوط به ورزش، رسانه و فرهنگ ورزشی را مطالعه کنند.
مدیریت ماجراجویی
یکی دیگر از رشتههای عجیب و غریب دانشگاهی در دنیا در دانشگاه ایالتی پلیموث انگلیس تدریس میشود، رشتهای عجیب، اما پرطرفدار به نام مدیریت ماجراجویی. فراگیران این رشته با تحصیل در آن با مبانی صخرهنوردی، اصول قایقرانی و نکات بیابان گردی آشنا میشوند. عنصر و مولفه مهم در یادگیری و موفقیت در این رشته، هیجان، کنجکاوی و ماجراجویی دانشجویان است. در این رشته به افراد میآموزند چگونه با قرار گرفتن در معرض خطر و ماجراجویی در موقعیتهای مخاطره آمیز به رشد شخصیت و شکوفایی و توانایی خود بپردازند تا خطرات کمتری، جان و حتی روان آنها را تهدید کند.
رابین هودشناسی
همان رابینهودی که در جنگلهای شروود در حال جدال با داروغه بود، هماکنون یکی از واحدهای درسی رشته تاریخ آن هم در مقطع کارشناسیارشد است. رشته رابینهود در دانشگاه «ناتینگهام» تدریس میشود. در رشته رابینهود شناسی، آوازهای خوانده شده در این فیلم، نقد و بررسی میشوند. در پایان دوره تحصیلی، دانشجویان رابینهودشناس درباره آوازهای قهرمانان قرونوسطی نیز تحقیق میکنند.
روانشناسی اسبسواری
این روزها اهمیت برخورداری از روانی سالم برای موفق شدن در هر کاری بر کسی پوشیده نیست، اما شاید به نظر شما، تاثیر آن در اسب سواری آنقدر مهم نباشد که یک رشته تحصیلی در این باره ایجاد شود؟ با این حال و در یکی از دانشگاههای انگلیس، افراد میتوانند این رشته را انتخاب کنند و در آن ادامه تحصیل بدهند. در رشته روان شناسی اسبسواری، تمرکز بر درک بهتر رابطه اسب و انسان همچنین رفتار اسبسواران است. برای پاس کردن واحدهای درسی این رشته باید سفرهایی به کانادا، استرالیا یا مجارستان داشته باشید و با اسبها سر و کله بزنید.
مدیریت دوشیدن شیرگاو
با یک شوخی طرف نیستید و واقعاً عنوان یک رشته دانشگاهی مقابل شماست. این رشته در دانشگاهی در انگلیس به وجود آمده است. دانشجویان این رشته دانشگاهی، طی یک دوره دو ساله در دانشکده کشاورزی با مهارتهای شیردوشی و البته مدیریت آن آشنا میشوند. افرادی که این رشته را میگذرانند ضمنا مهارتهای اقتصادی مرتبط با رشتهشان، باید و نبایدهای قانونی و نکات مدیریتی راهاندازیِ یک شرکت لبنیاتی را هم فرا میگیرند.
زامبیشناسی
در دانشگاه بالتیمور، کشور آمریکا رشتهای به نام زامبی شناسی وجود دارد که در آن دانشجویان به مشاهده و بررسی فیلمهایی با محوریت زامبی میپردازند. این رشته توسط «آرنولد بلومبرگ» نویسنده کتاب زامبیها، راه اندازی شده که مطالعات گستردهای در زمینه زامبیها، موجوداتی که پس از مرگ به آدم خواری رو میآورند، انجام داده است.
مهندسی و طراحی سرگرمی
مهندسی و طراحی سرگرمی از دیگر رشتههای دانشگاهی است که در دانشگاه نوادا، کشور آمریکا تدریس میشود. استادان در این دانشگاه با اصول مهندسی، طراحی و فناوریهای نوین صنعت سرگرمی آشنا شده و تاریخچه سرگرمی مرور میشود.
روانشناسی تجارب استثنایی انسان
روانشناسی تجارب استثنایی انسان از عجیبترین رشتههای تحصیلی در دانشگاه کاونتری، کشور انگلیس است. در این رشته که توسط «تونی لارنس» استاد علاقهمند به اشباح ایجاد شده، دانشجویان به احضار روح و مطالعه حال و هوای کسانی میپردازند که با ارواح در ارتباط هستند.
منبع: روزنامه خراسان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی